English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (6470 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
menu U صورت غذا فهرست انتخاب
menu U فهرست انتخاب
menus U صورت غذا فهرست انتخاب
menus U فهرست انتخاب
display menu U فهرست انتخاب نمایشی
main menu U فهرست انتخاب اصلی
picking list U فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
Other Matches
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
options U حق انتخاب
drafts U انتخاب
draft U انتخاب
drafted U انتخاب
franc U حق انتخاب
franchises U حق انتخاب
excerption U انتخاب
option U انتخاب
selections U انتخاب
franchise U حق انتخاب
delegacy U انتخاب
option U حق انتخاب
options U انتخاب
suffrage U حق انتخاب
francs U حق انتخاب
selecting U انتخاب
choicest U انتخاب
choices U انتخاب
choicer U انتخاب
choice U انتخاب
election U انتخاب
selection U انتخاب
reelection U تجدید انتخاب
self service U با انتخاب ازاد
scracity and choice U کمیابی و انتخاب
screen U انتخاب کردن
preselection U انتخاب مقدماتی
selective U انتخاب کننده
selective U مبنی بر انتخاب
choosy U انتخاب کننده
self-service U با انتخاب ازاد
route selection U انتخاب مسیر
economic choice U انتخاب اقتصادی
selects U انتخاب کردن
selected U انتخاب کردن
select U انتخاب کردن
project selection U انتخاب پروژه
choosing U انتخاب کردن
chooses U انتخاب کردن
impluse stepping U انتخاب شماره
pickup U انتخاب رشد
opting U انتخاب کردن
opted U انتخاب کردن
opt U انتخاب کردن
impluse selection U انتخاب ایمپولز
natural selection U انتخاب طبیعی
icon U راهنمای انتخاب
icons U راهنمای انتخاب
outvoter U انتخاب کننده
ikons U راهنمای انتخاب
selectors U انتخاب کننده
mischoose U بد انتخاب کردن
mischoice U انتخاب غلط
selector U انتخاب کننده
pitch upon U انتخاب کردن
impluse action U انتخاب شماره
choose U انتخاب کردن
chose U انتخاب کرده
eligible U شایسته انتخاب
picked U انتخاب شده
faulty selection U انتخاب غلط
freedom of choice U ازادی انتخاب
freedom to choose U ازادی در انتخاب
elective U دارای حق انتخاب
get in U انتخاب شدن
electives U دارای حق انتخاب
sifts U انتخاب کردن
sifted U انتخاب کردن
sift U انتخاب کردن
to make a choice of U انتخاب کردن
opts U انتخاب کردن
electors U انتخاب کننده
eligible U قابل انتخاب
circuit switching U انتخاب مدار
breaks U انتخاب شود
break U انتخاب شود
options U شق انتخاب شده
option U شق انتخاب شده
pick out <idiom> U انتخاب کردن
cream of the crop <idiom> U انتخاب عانی
elector U انتخاب کننده
elected U انتخاب شده
elects U انتخاب کردن
check boxes U چهارگوشهای انتخاب
chip select U انتخاب تراشه
re election U انتخاب مجدد
re election U تجدید انتخاب
re-election U انتخاب مجدد
re-election U تجدید انتخاب
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
choiceless U محروم از حق انتخاب
chooser U انتخاب کننده
elect U انتخاب کردن
electing U انتخاب کردن
choosey U انتخاب کننده
single U انتخاب کردن
screened U انتخاب کردن
social selection U انتخاب اجتماعی
dialled U انتخاب کردن
hit U انتخاب یک کلید
hits U انتخاب یک کلید
hitting U انتخاب یک کلید
selectively U انتخاب کننده
seller's option U انتخاب فروشنده
dialed U انتخاب کردن
dial U انتخاب کردن
selectivity U حسن انتخاب
selection switch U گزینه انتخاب
election U انتخاب نماینده
selection of position U انتخاب موضع
screens U انتخاب کردن
selective U قابل انتخاب
screening, screenings U انتخاب کردن
dials U انتخاب کردن
switched line U خط انتخاب شده
selectively U مبنی بر انتخاب
cs U انتخاب تراشه
cooptation U انتخاب درونی
to have one's pick U انتخاب کردن
selectively U قابل انتخاب
the polls U انتخاب گاه
direct selection U انتخاب مستقیم
consumer's choice U انتخاب مصرف کننده
selections U عمل یا فرآیند انتخاب
constituents U انتخاب کننده موکل
constituent U انتخاب کننده موکل
presidential U انتخاب رئیس جمهور
configure U انتخاب سخت افزار
option U عملی که انتخاب میشود
destine U قبلا انتخاب کردن
selection U عمل یا فرآیند انتخاب
default option U انتخاب قرار دادی
electress U خانم انتخاب کننده
ineligbility U ناشایستگی برای انتخاب
consumer choice U انتخاب مصرف کننده
options U عملی که انتخاب میشود
keystroke U عمل انتخاب کلید
ineligible U نا شایسته برای انتخاب
automatic message switching U انتخاب خودکار پیام
selector channel U کانال انتخاب کننده
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
electorates U هیئت انتخاب کنندگان
Whichever she chooses . U هر کدام را که انتخاب کند
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
hit the nail on the head <idiom> U یافتن انتخاب صحیح
preelection promises U وعدههای پیش از انتخاب
user defined U تعریف یا انتخاب کاربر
selector switch U گزینه انتخاب کننده
electorate U هیئت انتخاب کنندگان
target designation U سیستن انتخاب هدف
target designation U روش انتخاب هدف
reelect U تجدید انتخاب کردن
probabilism U انتخاب وجه احتمالی
preselect U انتخاب کردن مقدماتی
compilations U جمع اوری و انتخاب
compilation U جمع اوری و انتخاب
preselect U قبلا انتخاب کردن
preelection U وابسته به پیش از انتخاب
eligibility U شایستگی برای انتخاب
presidential election U انتخاب رئیس جمهور
pick out U انتخاب کردن دریافتن
theory of consumer's choice U نظریه انتخاب مصرف کننده
selection U دسته یا هیات انتخاب شده
clicks U انتخاب شده حرکت کند
clicked U انتخاب شده حرکت کند
click U انتخاب شده حرکت کند
associated document U وقتی فایل را انتخاب می کنید
elect U انتخاب کردن برگزیده منتخب
associated file U وقتی فایل را انتخاب می کنید
suffragist U طرفداران دادن حق رای یا حق انتخاب
disfranchise U از حق رای یا انتخاب محروم کردن
electing U انتخاب کردن برگزیده منتخب
port U به آن وصل است را انتخاب کند
wale U تیر افقی انتخاب کردن
preselection U انتخاب از قبل [دستگاه سازی]
selections U دسته یا هیات انتخاب شده
to pitch upon something U چیزی را برگزیدن یا انتخاب کردن
elects U انتخاب کردن برگزیده منتخب
to ballot for U بارای پنهان انتخاب کردن
chap U انتخاب کردن شکاف دادن
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
capped U انتخاب برای تیم ملی
filter U انتخاب کلمه چند بیتی
qualifier U انتخاب شده برای دوربرد
electronic U یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
action U در حقیقت آن منو انتخاب میشود
qualifiers U انتخاب شده برای دوربرد
actions U در حقیقت آن منو انتخاب میشود
filters U انتخاب کلمه چند بیتی
mix selector U دستگاه انتخاب مخلوطهای بتن
Recent search history Forum search
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2purchase off the registry
1محمد حسین صحرائی
1این جمله اسپانیایی هستش و معنی فارسیش رو میخوام . باگوگل ترنسلیت این معنیشه:متعلق به خانواده پروکوم است و در مفهوم انتخاب گنجانده شده است . اگه میشه معنی جمله اسپانیایی اگه هم نمیشه فقط معنی پروکوم ؟
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com